obsidionary
اصطلاحی برای اشاره به صفات و ویژگی‌های وابسته به اوبسیدین.
obsidious
جذاب و فریبنده، که ممکن است به خاطر خواص خود شخص یا شیء به سختی مورد رد قرار گیرد.
obsign
نشانه‌گذاری یا تأیید مستندات رسمی با علامت یا مهر مشخص.
obsignate
پافشاری بر دیدگاه یا موضع خود بدون تمایل به تغییر.
obsignation
پافشاری بر باورها یا نظرات.
obsignatory
در ارتباط با نشانه‌گذاری‌ یا تأیید مستندات رسمی.
obsolesc
کهنه شدن یا از مد افتادن.
obsolescently
به معنای نادانسته یا به سمت فراموشی رفتن، به حالتی اطلاق می‌شود که یک چیز به تدریج کاربرد خود را از دست می‌دهد.
obsoletely
به معنای به‌طور کامل کهنه یا غیرقابل استفاده، و اشاره به عدم کاربرد یا کارایی یک چیز دارد.
obsoleteness
وضعیتی که در آن چیزی دیگر به دلیل پیشرفت یا تغییرات دیگر کارا نیست و کاربرد خود را از دست داده است.
obsoletion
عمل یا فرآیند که به موجب آن چیزی به مرور زمان کهنه و غیرقابل استفاده می‌شود.
obsoletism
گرایش به حفظ یا ادامه دادن به استفاده از چیزهایی که کهنه شده‌اند یا دیگر سودمندی ندارند.
obstancy
استقامت و مقاومت در برابر تغییر، حالتی که فرد به نظر خود پایبند باشد و از اوهام خود دست نکشد.
obstant
در برابر خواسته‌ها و تغییرات ایستادگی کردن و مقاومت نشان دادن.
obstante
به معنی قوانین یا مقرراتی که خیلی سختگیرانه و دشوار برای پذیرش و پیروی هستند.
obstet
به معنی نظارت بر زایمان یا فرایند زایمان است.
obstetrically
به طور مربوط به زایمان، در ارتباط با علم یا عمل زایمان.
obstetricate
به معنای تغییر یا بهبود روش‌های مرتبط با زایمان.
obstetricated
به معنای اعمال روش‌های مربوط به زایمان.
obstetricating
زایمان انجام دادن، به فرایندی اشاره دارد که در آن پزشک یا ماما به شکل فعال در زایمان کمک می‌کند
obstetrication
عمل یا فرایند زایمان که شامل کمک کردن به مادر در هنگام زایمان می‌شود.
obstetricy
علوم و دانش مربوط به زایمان و مراقبت از زنان باردار.
obstetricies
مجموعه‌ای از روش‌ها و تکنیک‌های مرتبط با زایمان.
obstetrist
پزشکی که به طور خاص به زایمان و مراقبت از زایمان اختصاص دارد.
obstetrix
زایمان به معنای ماما یا متخصص زایمان است.
obstinacious
سمج، کسی که در موضع خود ایستادگی می‌کند و به راحتی تغییر عقیده نمی‌دهد.
obstinance
سمجی، پافشاری بر عقاید و نظرات خود بدون توجه به دلایل یا شواهد دیگر.
obstinancy
سمجی٬ حالتی از خودسرانه بودن در رفتار یا تصمیم‌گیری.
obstinant
سمج، کسی که در عقاید و تصمیم‌های خود خیلی سختگیر است.
obstinately
سمجانه، در وضعیتی که کسی به شدیداً به نظر یا تصمیم خود پایبند باشد.
obstinateness
سمجی، حالتی از پافشاری بر یک عقیده یا تصمیم بدون تغییر.
obstination
اصرار بر موضعی بدون توجه به نظر دیگران.
obstinative
دارای روحیه‌ای سرسخت و غیرقابل تغییر.
obstipant
کسی که در برابر تغییر یا پذیرش نظرات دیگران مقاومت کند.
obstipate
محدود کردن یا ممانعت از کارایی.
obstipated
موردی که در آن فرد نتواند به درستی کار کند یا به محدودیت دچار شود.
obstreperate
سرسخت و نافرمان.
obstreperosity
سرکشی، بی‌ادبی و عدم اطاعت، به‌ویژه در زمینه رفتارهای ناهنجار و برهم زدن نظم.
obstreperously
به‌طرز سرکش و بی‌ادبانه؛ به‌گونه‌ای که قابل کنترل نباشد.
obstreperousness
کیفیت یا حالت سرکشی و نافرمانی، به‌ویژه در روابط اجتماعی.