resynthesized
رسنتز شده، به معنای بازسازی یا تجدید یک ماده به گونه‌ای است که می‌تواند به بهبود ویژگی‌های آن بیانجامد.
resynthesizing
دوباره سنتز کردن به معنای بازسازی یا تجدید ترکیب‌های شیمیایی موجود است.
resynthetize
دوباره سنتز کردن به معنای بازتولید مواد به شکل جدید و بهینه برای بهبود عملکرد است.
resynthetized
دوباره سنتز شده، به معنای تجدید فرآیند سنتز برای بهبود کیفیت از لحاظ صوتی یا تصویری.
resynthetizing
دوباره سنتز کردن، عملیاتی در حال انجام که شامل بازنگری در فرآیند سنتز است.
resipiscence
نیکی، بازگشت به راه درست یا اصلاح رفتار پس از اشتباه کردن.
resipiscent
نیک، به معنای احساس یا اعمال بازگشت به وضعیت درست یا اصلاحی پس از خطا.
resistability
مقاومت، توانایی در برابر تغییرات یا فشار بدون آسیب دیدن.
resistable
قابل مقاومت، به معنای توانایی در مخالفت یا نپذیرفتن یک وسوسه یا فشار.
resistableness
کیفیت مقاوم بودن، ظرفیتی برای مقاوم بودن در برابر فشار یا آسیب.
resistably
به گونه‌ای که مقاوم باشد یا مقاومت نشان دهد.
resistante
ماده‌ای که دارای کیفیت مقاومت است.
resistantes
چیزی که قادر به مقاومت است، به خصوص در شرایط چالشی.
resistantly
به گونه‌ای که نشان‌دهنده مقاومت باشد.
resistants
اشیاء یا موجوداتی که کله می‌توانند در برابر عوامل آسیب‌زا مقاومت نشان دهند.
resistate
دوباره آغاز کردن یا ادامه دادن به یک عمل یا پروژه بعد از توقف.
resystematize
سیستماتیک کردن دوباره، یعنی سازماندهی مجدد اطلاعات یا روش‌ها برای بهتر شدن عملکرد.
resystematized
به معنای سازماندهی مجدد اطلاعات یا فرآیندها به طوری که مطالب به شکل بهتری قابل دسترسی و مدیریت شوند.
resystematizing
در حال سازماندهی اطلاعات یا فرآیندها به طوری که کارایی بیشتری داشته باشند.
resistence
مقاومت، حالتی که در آن فرد یا گروهی در برابر تغییر یا فشارهای خارجی ایستادگی می‌کند.
resistent
مقاوم، به معنای داشتن توانایی ایستادگی در برابر آسیب یا خطر.
resister
شخصی که در برابر شرایط یا فشارها مقاومت می‌کند.
resisters
جمع افراد مقاوم که در برابر سرکوب یا ظلم ایستادگی می‌کنند.
resistful
دارای روحیه و ویژگی‌های مقاومتی، مخالف با تغییر.
resistibility
توانایی یا قابلیت مقاومت در برابر فشار یا تغییرات.
resistible
قابل مقاومت، به راحتی نمی‌توان در برابر آن ایستاد.
resistibleness
خاصیتی که چیزی می‌تواند در برابر آن ایستادگی کرد.
resistibly
به طرز جاذب‌سازی، به شیوه‌ای که کسی را به انجام کاری ترغیب می‌کند و نمی‌توانند از آن مقاومت کنند.
resistingly
به طرز مقاومتی، نشان دادن عدم تمایل به انجام کاری یا تسلیم شدن.
resistively
به طرز مقاومتی، به شکلی که نشان‌دهنده ممانعت یا اجتناب از چیزی باشد.
resistiveness
مقاومت، ویژگی‌ای که به وسیله‌ای اجازه نمی‌دهد تا در برابر یک نیرو یا تأثیر تغییر کند.
resistlessly
بدون مقاومت، در حالتی که هیچ اعتراضی وجود ندارد.
resistlessness
کمبود مقاومت، حالتی که در آن فرد توانایی یا تمایل به مقاومت را نداشته باشد.
resituate
موقعیت قبلی را تغییر دادن یا تنظیم مجدد کردن.
resituated
تغییر موقعیت یا تنظیم مجدد در گذشته.
resituates
موقعیت را تغییر دادن یا تنظیم مجدد کردن، به صورت حاضر.
resituating
فرآیند تغییر موقعیت یا تنظیم مجدد.
resizer
ابزاری که برای تغییر اندازه یک شیء یا تصویر استفاده می‌شود.
resketch
دوباره طراحی کردن یا ترسیم کردن یک تصویر یا نقاشی.
reskew
تنظیم مجدد، در زمینه تصویر یا طراحی به معنی اصلاح زاویه یا تناسب آن است.