abhinaya
در هنرهای نمایشی، به بیان احساسات و معنا با حرکات و حرکات بدن اشاره دارد.
abhor
تنفر شدید و عمیق از چیزی، به گونه‌ای که شخص هرگونه وابستگی به آن را رد کند.
abhorrence
حس نفرت و عدم تحمل شدید نسبت به چیزی.
abhorrent
چیزی که به شدت نفرت‌انگیز و ناخوشایند است.
abide
تحمل کردن یا باقی ماندن در یک وضعیت.
abiding
به معنای باقی ماندن و ادامه داشتن در طول زمان.
abigail
نامی زنانه که در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود.
a big deal
مسئله بزرگ به معنای چیزی مهم و قابل توجه است.
a big fish
ماهی بزرگ، به کسی اشاره دارد که قدرت و نفوذ زیادی دارد.
a big fish in a small pond
ماهی بزرگ در یک برکه کوچک، به کسی اشاره دارد که در یک محیط کوچک یا محدود، قدرت و نفوذ زیادی دارد.
ab initio
از ابتدا، به معنای از نقطه شروع، بدون پیش‌فرض.
abiogenesis
آب‌زیستی به معنای نظریه‌ای است که می‌گوید زندگی از مواد غیرزنده شکل می‌گیرد.
abiotic
عوامل غیرزنده به اجزاء و شرایطی اطلاق می‌شود که جزئی از اکوسیستم زنده نیستند و شامل چیزهایی مانند نور، دما، و مواد معدنی می‌شوند.
a bird in the hand is worth two in the bush
این ضرب‌المثل به این معناست که داشتن چیزی مطمئن و قابل دسترس بهتر از آرزو کردن برای چیزهای نامشخص و دور از دسترس است.
a bit
عبارت 'کمی' به معنی مقدار کم یا اندکی از چیزی است.
a bite at the cherry
این عبارت به معنی داشتن یک فرصت برای موفقیت یا انجام کاری است.
a bit of a —
این عبارت برای توصیف کسی که ویژگی خاصی دارد، استفاده می‌شود.
a bit of all right
موارد خوب یا قابل قبول، اگرچه ممکن است چندان فوق‌العاده نباشد.
a bitter pill to swallow
واقعیتی تلخ و دشوار که باید با آن روبه‌رو شوید.
a bit thick
فهمیدن یا درک کردن چیزی برای شخصی دشوار است.
abitur
امتحانی در آلمان که دانش‌آموزان پس از اتمام دبیرستان می‌گذرانند و برای ورود به دانشگاه الزامی است.
abjure
رها کردن یا کنار گذاشتن یک عقیده یا نظر، به‌خصوص به‌طور رسمی و با جدیت.
abjure the realm
کناره‌گیری از یک حوزه خاص یا ترک کردن یک سبک زندگی یا اعتقادی.
abkhaz
زبان و قومیتی از قفقاز که به طور خاص در ابخازیا زندگی می‌کنند.
abkhazian
به فرهنگ و زبان مردم ابخاز اشاره دارد.
a blast from the past
به یادآوری یا تجربه چیزی از گذشته اشاره دارد که احساسات یا خاطرات را زنده می‌کند.
ablative
حالت دستوری که نشان دهنده حرکت یا جدایی است.
ablative absolute
عبارتی در زبان لاتین که شامل یک اسم در حالت ابلیتی و یک صفت یا فعل است.
ablaut
ابلاوت، تغییرات سیستماتیک در صداهای صدادار یک کلمه در زبان‌های هند و اروپایی است.
ablaze
شعله‌ور به معنای در حال سوختن یا روشنایی درخشان و زنده است.
able-bodied
سالم و قوی به معنای افرادی است که هیچ نقصی در توانایی‌های جسمی خود ندارند.
able-bodied seaman
ملوان سالم به کسی اطلاق می‌شود که توانایی بدنی برای کار بر روی کشتی را دارد.
abled
سالم به معنای دارا بودن توانایی‌های کامل بدنی و ذهنی.
ableism
آبل‌ازم، تبعیض یا عدم احترام به افراد دارای ناتوانی است که به بهانه‌های مختلف منجر به نادیده گرفتن حقوق و نیازهای آنها می‌شود.
able seaman
ملوان ماهر، فردی است که به کارها و وظایف مختلف دریایی تسلط دارد و می‌تواند به راحتی در کشتی کار کند.
a blessing in disguise
نعمت در لباس مبدل به چیزی اشاره دارد که ابتدا به نظر بد می‌رسد، اما در نهایت به نفع فرد است.
a blot on one's escutcheon
لکه‌ای بر روی سپر، به معنای آسیب یا لکه‌ای بر روی اعتبار یا شهرت یک فرد است.
ablush
آبلاَش به معنای خجالت‌زده بودن و سرخ شدن در اثر احساس شرم یا ناراحتی است.
abnaki
آبنکی، یکی از قبایل بومی آمریکا است که در منطقه‌ای از ایالت‌های متحده زندگی می‌کنند.
abnegate
انکار کردن، کنار گذاشتن یا چشم‌پوشی از یک حق یا خواسته.