laborage
لابوراج به عمل استفاده هوشمندانه از نیروی کار و منابع برای رسیدن به نتایج مطلوب اشاره دارد.
laborant
کارآموز به شخصی اطلاق میشود که در یک آزمایشگاه مشغول به کار است و ممکن است نظارت یا آزمایشهایی را انجام دهد.
laboratorial
مرتبط با آزمایشگاه و فعالیتهای علمی که در آن انجام میشود.
laboratorially
به شیوهای که در آزمایشگاه انجام میشود و معمولاً شامل آزمایشها و تحلیلهای علمی است.
laboratorian
شخصی که به مدیریت و عملکرد آزمایشگاه مشغول است و معمولاً در تجزیه و تحلیل دادهها تخصص دارد.
labordom
دنیای آزمایشگاه و کارکردهای مربوط به آن، به ویژه در علوم طبیعی و تجربی.
laboredly
به شیوهای که نشان دهنده تلاش و زحمت است و معمولاً با کندی همراه است.
laboredness
سختی یا زحمت در انجام یک وظیفه؛ به معنی تلاش و کوشش در کار یا فعالیتی.
labores
اقدامات یا کارهایی که برای دستیابی به هدفی خاص انجام میشوند.
laboress
یک زن که در سختکوشی و کارهای دشوار شناخته میشود.
laborhood
محلهای که در آن افراد مشغول به کار و تلاش برای بهبود زندگی خود هستند.
laboringly
به گونهای که نشان دهنده تلاش و سختی در انجام کار باشد.
laborings
فرایند انجام کار یا تلاش برای تولید یا ایجاد چیزی.
laboriousness
سختی و دشواری کار به ویژه وقتی که نیاز به تلاش یا زمان زیاد داشته باشد.
laborist
یک متخصص یا نماینده که به حقوق کارگران و مسائل کارگری توجه دارد.
laboristic
مرتبط با کار یا تلاش، به ویژه در زمینه فعالیتهای کارگری.
laborius
سخت و دشوار، نیازمند تلاش و کار سخت.
laborless
بدون کار یا تلاش، جایی که کار انسانی کاهش یافته یا حذف شده است.
laborous
سخت و دشوار، نیازمند تلاش و فعالیت زیاد.
laborously
به معنای انجام یک کار با سختی و تلاش زیاد است.
laborsome
به معنای کار یا تلاش شدید و دشوار است.
laborsomely
به روشی که انبوهی از تلاش و کار را میطلبد.
laboulbenia
نام یک جنس از قارچها که دارای ویژگیهای خاصی است.
laboulbeniaceae
لابولبنیاسه یک خانواده از قارچهای میکروسکوپی است که عمدتاً بر روی حشرات و دیگر بیمهرگان زندگی میکنند.
laboulbeniaceous
وابسته به خانواده لابولبنیاسه که دارای خصوصیات و ویژگیهای خاصی هستند.
laboulbeniales
زیرترتیبی از قارچها که شامل خانواده لابولبنیاسه و انواع مرتبط آنها میشود.
labourage
عملیات شخم زدن خاک برای آماده سازی آن برای کاشت محصول.
labouredly
به شکل دشوار و با زحمت، به گونهای که تلاش زیادی برای انجام آن نیاز باشد.
labouredness
حالت یا کیفیت زحمت و تلاش زیاد در یک عمل یا فعالیت.
labouress
کارگر زن، به طور خاص به زنی که در زمینهای مانند کشاورزی یا کارهای دستی فعالیت میکند اشاره دارد.
labouringly
به شکل سخت و با زحمت، بیانگر تلاش و مشقت در انجام کاری است.
labourist
کارشناس کارگری، کسی که به مسائل مستند به کارگران و حقوق آنها میپردازد.
labourless
بدون کارگری، به وضعیتی اشاره دارد که نیاز به کارگران انسانی ندارد.
laboursome
پرزحمت و طاقتفرسا، به کارهایی اشاره دارد که نیاز به تلاش زیادی دارند.
laboursomely
به شکلی طاقتفرسا و زحمتآور، به خصوص در مورد کارهایی که نیاز به تلاش زیاد دارند.
labradorean
لابرادور یک نژاد سگ است که به خاطر طبیعت دوستانه و سرعت یادگیری بالا شناخته شده است.
labradoritic
مربوط به نوعی سنگ که دارای دانههای لابرادوریت است، که معمولاً در پیروش است.
labral
مربوط به لابروم، که یک ساختار غضروفی در مفاصل بدن است.