overconsuming
بیش از حد مصرف کردن، حالتی است که در آن فرد یا جامعه به شکل ناپایدار از منابع استفاده میکند.
overcontented
راضی بیش از حد، حالتی است که شخص به سطحی از رضایت دست مییابد که انگیزهاش را برای پیشرفت از دست میدهد.
overcontentedness
احساس بیش از حد رضایت و خوشحالی که ممکن است سبب نادیده گرفتن مشکلات یا چالشها شود.
overcontraction
انقباض بیش از حد، به حالتی اطلاق میشود که ماهیچهها یا بافتها به طور غیر طبیعی و بیش از اندازه منقبض میشوند که ممکن است به درد یا آسیب منجر شود.
overcontribute
بیش از حد مشارکت کردن، به معنای کمک یا مشارکت بیش از اندازه در یک فعالیت یا پروژه، به طوری که ممکن است تأثیر مثبت را کاهش دهد.
overcontributed
بیش از حد کمک کرده، به معنای اینکه کسی سهم یا نقش بیشتری نسبت به دیگران در یک فعالیت انجام داده است.
overcontributing
به طور مفرط مشارکت کردن در یک فعالیت، به طوری که این نوع رفتار ممکن است به مشکلات و خستگی منجر شود.
overcontribution
کمک یا مشارکت بیش از اندازه در یک فعالیت یا پروژه، که میتواند به بروز مشکلاتی مثل کاهش کیفیت کار منجر شود.
overcontrite
بیش از حد پشیمان، به حالتی اطلاق میشود که احساس عذاب وجدان یا پشیمانی به اندازهای است که ممکن است فرد را در جنبههای دیگر زندگیاش تحت تأثیر قرار دهد.
overcontritely
به طور افراطی پشیمان و عذرخواهی کرده، در شرایطی که فرد نه تنها پشیمان است، بلکه به نظر میرسد عذرخواهی او بیش از حد طبیعی است.
overcontrolled
حالت یا اثر تحت کنترل قرار دادن بیش از حد، که ممکن است منجر به سرخوردگی یا عدم رضایت شود.
overcontrolling
خصوصیت یا ازدیاد کنترل در روابط یا وضعیتها، که ممکن است منجر به فشار بر دیگران شود.
overcool
به طور افراطی و به طور غیر طبیعی باحال یا جذاب به نظر رسیدن، که ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
overcorruption
فساد بیش از حد به معنای وجود فساد و تخلفهای فراوان در یک سیستم یا اداره است که باعث عدم معقولیت و کارآمدی میشود.
overcorruptly
به معنای عمل کردن به گونهای فاسد و نادرست است، به ویژه در زمینههای اخلاقی و اجتماعی.
overcount
بیشتر از آنچه که باید تعداد چیزی را محاسبه کردن و عمداً یا ناخواسته به تعداد آن اضافه کردن.
overcourteous
به معنای رفتار بیش از حد مودبانه و دوستانه است که ممکن است در موقعیتهای خاص نامناسب احساس شود.