quayman
شخصی که در اسکله کار می‌کند، مسئول مدیریت و بارگیری.
quaintance
آشنای ناآشنا، شخصی که با او آشنایی جزئی دارید.
quaintise
دلبستگی، علاقه و تمایل به چیزی خاص.
quaintish
ناآشنا و جذاب، به شکلی دوست‌داشتنی و تماشایی.
quaintness
زیبایی و جذابیت ناآشنا و خاص.
quais
پایگاهی در کنار آب برای سوار شدن یا پیاده شدن از وسایل نقلیه آبی.
quaysider
شخصی که در نزدیکی پایگاه آب زندگی می‌کند یا کار می‌کند.
quaitso
قیستو، نوعی دسر یا غذا که معمولاً در زمان خاصی تهیه می‌شود.
quakeful
لرزنده، توصیف‌کننده یا اشاره به تحرک زمین.
quakeproof
ضد زلزله، به معنای مقاوم در برابر زلزله یا لرزش زمین.
quakerbird
پرنده کوکر، نوعی پرنده که به خاطر ظاهرش شناخته شده است.
quakerdom
ماهه کوکر، اشاره به جامعه یا باورهای کوکرها.
quakeress
کوکره، زن یا دختری که عضو جامعه کوکرها است.
quakery
عمل یا فرایند ارائه ادعاها و درمان‌های نادرست یا غیر علمی.
quakeric
مربوط به روش زندگی و ارزش‌های کوئیکرها، که بر سادگی و صداقت تأکید دارد.
quakerish
دارای صفات و ویژگی‌های مربوط به کوئیکرها، مانند سادگی و خوش‌رفتاری.
quakerishly
به‌طور مربوط به ویژگی‌های کوئیکرها و رویکردهای آنها.
quakerishness
کیفیت و ویژگی‌های مشابه با کوئیکرها، مانند سادگی و صداقت.
quakerism
مکتب فکری و عملی که بر اساس اصول کوئیکرها بنا شده و بر صلح، صداقت و عدالت اجتماعی تأکید دارد.
quakerization
کوئکرسازی به معنای فرآیند ادغام اصول و باورهای کوئکری مانند سادگی، برابری و عدم خشونت در جوامع مختلف است.
quakerize
کوئکر کردن به معنای مدرن کردن یا پذیرفتن اصول و ارزش‌های کوئکری به ویژه در زندگی فردی و اجتماعی است.
quakerlet
کوئکرلت به معنای یک جوان یا فرد کوچک که به اصول و رفتارهای کوئکری و فعالیت‌های مذهبی مربوط است.
quakerly
کوئکری به ویژگی‌ها یا صفات مرتبط با جامعه کوئکری اشاره دارد، مانند سادگی، صلح و صداقت.
quakerlike
کوئکرمانند به اشاره به ویژگی‌ها یا سبکی که به اصول کوئکری نزدیک باشد، مانند همیاری و آرامش.
quakership
کوئکرشیپ به عنوان عضویت و شرکت در جامعه کوئکری و پذیرش اصول آن شناخته می‌شود.
quaketail
دم‌ه‌ای جیک‌جیک، اصطلاحی برای توصیف نوعی حرکت یا حالت در پرندگان که به ویژه در زمان هیجان دیده می‌شود.
quaky
لرزان، به معنای داشتن حرکات یا صدایی که نشان‌دهنده ناسیون یا بی‌قراری است.
quakier
لرزان‌تر، توصیفی برای چیزی که حس لرزش بیشتری دارد نسبت به دیگر.
quakiest
لرزان‌ترین، به معنی بیشترین درجه لرزش یا بی‌قراری در مقایسه با دیگران.
quakily
به صورت لرزان، توصیف نوعی از حرکت یا صدا که ناشی از اضطراب یا هیجان است.
quakiness
لرزش، ویژگی یا حالت لرزان بودن در هر چیزی.
quakingly
به طور لرزانی، به شکلی که نشان‌دهنده ترس یا عصبی بودن باشد.
qual
معیار، ملاک یا ویژگی‌ای که برای سنجش یا ارزیابی استفاده می‌شود.
qualifiable
قابل ارزیابی، به معنی اینکه می‌توان آن را به یک استاندارد یا معیار خاص مرتبط کرد.
qualificative
توصیفی، مربوط به صفات و ویژگی‌هایی که به توصیف یک چیز کمک می‌کنند.
qualificator
معیار ارزیابی، عموماً به عنصری گفته می‌شود که برای تعیین کیفیت یا ویژگی‌های یک چیز استفاده می‌شود.
qualificatory
توجیهی، به بیانی اطلاق می‌شود که به خوبی یک موضوع یا وضعیت را توصیف و توضیح می‌دهد.
qualifiedly
به طور مشروط، به معنای پذیرش یا بیان چیزی با لحاظ کردن شرایط خاص.
qualifiedness
حالت یا کیفیت صلاحیت، به معنای داشتن تجربه یا قابلیت‌های لازم.
qualifyingly
به صورت مشروط، به کاری اشاره دارد که با در نظر گرفتن شرایط خاص انجام می‌شود.