resids
باقیمانده‌ها، نمونه‌هایی که پس از حذف بخش اصلی باقی می‌مانند.
residually
به صورت باقیمانده، حاکی از تأثیر یا اثر که پس از تغییرات باقی می‌ماند.
residuation
باقیماندگی، فرایندی که در آن چیزی پس از تغییر یا حذف باقی می‌ماند.
residuent
باقیمانده، شیء یا ماده‌ای که پس از فرایند مشخصی باقی مانده است.
residuous
باقیمانده، موادی که پس از فرایند اصلی باقی می‌مانند.
residuua
باقیمانده، ماده‌ای که پس از یک فرآیند یا واکنش شیمیایی باقی می‌ماند.
residuums
بقایای جمعی، مواد باقی‌مانده پس از یک فرآیند، به ویژه در علوم طبیعی و شیمی.
resift
دوباره الک کردن، به منظور جدا کردن ذرات بزرگتر یا ناخالصی‌ها از ماده پودری.
resifted
دوباره الک شده، اشاره به فرایند الک کردن مجدد ماده پودری.
resifting
فرآیند دوباره الک کردن، به ویژه برای مواد پودری یا نرم.
resifts
دوباره الک کردن در زمان حال، به عمل الک کردن مجدد اشاره دارد.
resigh
استعفا دادن، به معنای ترک کردن یک شغل یا مسئولیت به صورت رسمی.
resight
دیدن دوباره، به خصوص در زمینه پروژه‌ها یا آثار هنری.
resignatary
شخصی که در برابر مشکلات سر تسلیم فرود می‌آورد و اغلب امیدوار نیست.
resignationism
اعتقاد به این که باید در برابر مشکلات سر تسلیم فرود آورد.
resignedly
به شیوه‌ای که نشان‌دهنده تسلیم است.
resignedness
حالت یا احساس تسلیم یا نادیده گرفتن تلاش برای تغییر شرایط.
resignee
شخصی که استعفا داده و از یک مقام یا شغل کناره‌گیری کرده است.
resigner
شخصی که استعفا می‌دهد.
resigners
جمع استعفا دهندگان.
resignful
شخصی که تسلیم و پذیرنده است.
resignment
عمل استعفا دادن.
resilement
عمل تسلیم نشدن و ایستادگی در برابر مشکلات.
resilia
رزیلیا نوعی گیاه زینتی است که به خاطر زیبایی و مقاومتش در برابر شرایط آب و هوایی مختلف شناخته می‌شود.
resilial
رزیلیال به ویژگی‌ها یا مواد مرتبط با مقاومت در مقابل فشار یا آسیب اشاره دارد.
resiliate
لغو یا خاتمه یک قرارداد یا توافقنامه به صورت قانونی.
resiliently
به طور مقاوم و با استقامت در برابر مشکلات یا سختی‌ها عمل کردن.
resilifer
ابزاری یا ماده‌ای که برای افزایش مقاومت و دوام در محصولات به کار می‌رود.
resiliometer
دستگاهی که برای اندازه‌گیری قابلیت انعطاف‌پذیری و مقاومت مواد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
resilition
بازسازی، عملی است که در آن یک شیء یا سیستم به حالت قبلی خود باز می‌گردد یا بهبود می‌یابد.
resilium
رزلیوم، ماده‌ای است که به محصولات و طراحی‌ها استحکام می‌دهد.
resyllabification
بازنواسی، فرآیند تغییر ساختار هجایی یک کلمه است.
resilver
نقره‌کاری، فرآیند پوشاندن سطحی با نقره برای بازگرداندن درخشش.
resilvered
دوباره نقره‌کاری شده، اشاره به چیزی دارد که به تازگی با نقره پوشانده شده است.
resilvering
نقره‌کاری، فرآیند پوشاندن یا ترمیم سطحی با نقره.
resilvers
دوباره نقره‌گذاری، به فرآیند پوشش سطح یک جسم با نقره جدید اشاره دارد، ممکن است به معنای بازسازی یا تعمیر درایوهای سخت نیز باشد.
resymbolization
دوباره نمادگذاری، به فرایند تجدید نمادها و معانی بر اساس زمینه‌های جدید اشاره دارد.
resymbolize
دوباره نمادگذاری، به معنای تجدید یا تغییر نمادها برای دستیابی به معانی یا تأثیرات جدید است.
resymbolized
دوباره نمادگذاری شده، به فرایند تغییر نمادها برای انطباق با زمینه‌ها یا مفاهیم جدید اشاره دارد.
resymbolizing
دوباره نمادگذاری کردن، به فرآیند تجدید یا تغییر نمادها اشاره دارد تا معانی یا تأثیرات جدیدی را ایجاد کند.