semimicrochemical
به تکنیک‌ها یا فرآیندهای شیمایی اطلاق می‌شود که برای کار با مقادیر کم طراحی شده‌اند.
semimild
به حالتی اشاره دارد که نه به‌طور کامل ملایم و نه تند است، بلکه بین این دو حالت قرار دارد.
semimildness
حالت یا ویژگی که به نیمه‌ملایمی اشاره دارد، نه کاملاً ملایم و نه تند.
semimilitary
نیمه نظامی به معنای داشتن ویژگی‌های نظامی بدون اینکه به طور کامل یک نیروی نظامی باشد.
semimill
نیمه آسیاب به نوعی آسیاب گفته می‌شود که عملکرد آن نسبت به آسیاب‌های کامل کاهش یافته است.
semimineral
نیمه معدنی به مواد یا ترکیباتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های معدنی را دارند ولی به طور کامل معدنی نیستند.
semimineralized
نیمه معدنی شده به فرآیندی اشاره دارد که در آن مواد آلی به طور جزئی با مواد معدنی جایگزین می‌شوند.
semiminess
نیمه رطوبت به حالت یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که در آن ماده به طور جزئی رطوبت دارد.
semiminim
نیمه حداقل به معنای طراحی یا استراتژی‌ای است که به طور جزئی به حداقل رسانده شده است.
semiministerial
نیمه وزارتی، مربوط به یک مقام یا نشست که به طور کامل از اختیارات یک وزیر برخوردار نیست.
semiminor
نیمه کوچک، به چیزی اشاره دارد که اهمیت یا اندازه‌اش کمتر از حد معمول است.
semimystic
نیمه عرفانی، اشاره به حالتی دارد که برخی ویژگی‌های عرفانی را نشان می‌دهد اما به طور کامل در آن غرق نمی‌شود.
semimystical
نیمه عرفانی، به چیزی اطلاق می‌شود که شامل عناصری از عرفان است اما به طور کامل نمی‌تواند معنای عمیق عرفانی را در بر داشته باشد.
semimystically
به طور نیمه عرفانی، اشاره به سبکی دارد که عناصری از عرفان را در بر می‌گیرد اما به طور کامل نیست.
semimysticalness
نیمه عرفانی بودن، حالتی که به عناصری از عرفان اشاره دارد اما به طور کامل نیست.
semimythic
نیمه‌افسانه‌ای، به توصیف چیزی اشاره دارد که افسانه‌ای با بخشی از واقعیت تاریخی ترکیب می‌شود.
semimythical
نیمه‌افسانه‌ای، به موجودات یا رویدادهایی اطلاق می‌شود که در افسانه و واقعیت ترکیب شده‌اند.
semimythically
به طور نیمه‌افسانه‌ای، به طریقه‌ای اشاره دارد که واقعیت و افسانه به هم می‌آمیزند.
semimobile
نیمه‌متحرک، به چیزی گفته می‌شود که به طور نسبی قابلیت جابجایی دارد.
semimoderate
نیمه‌متعادل، به حالتی اشاره دارد که بین حد افراط و تفریط قرار دارد.
semimoderately
به طور نیمه‌متعادل، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن از زیاده‌روی پرهیز می‌شود.
semimoist
نیمه مرطوب به حالتی اطلاق می‌شود که رطوبت در آن وجود دارد اما تا حدی خشک است.
semimolecule
نیمه‌مولوکول یک ساختار مولکولی است که ممکن است اتم‌ها یا مولکول‌های کوچک‌تر را در خود داشته باشد.
semimonarchic
نظامی که در آن سلطنت کم و بیش به قدرت‌های دیگر محدود شده است.
semimonarchical
مربوط به نظامی که سلطنت در آن وجود دارد اما قدرت آن محدود شده است.
semimonarchically
به شیوه‌ای که در آن قدرت سلطنتی همراه با تاثیرات دیگر اعمال می‌شود.
semimonastic
زندگی یا رفتار مرتبط با صومعه به شکل محدود یا غیر کامل.
semimonitor
نویسنده به چیزی اشاره می‌کند که تنها بخشی از کارکردها یا وظایف نظارت‌کننده را انجام می‌دهد.
semimonopoly
حالتی که در آن یک شرکت یا سازمان بخش بزرگتری از بازار را در دست دارد اما به طور کامل انحصاری نیست.
semimonopolistic
وابسته به وضعیتی که در آن یک شرکت یا سازمان تسلط تسلط قابل توجهی بر بازار دارد، اما نه به اندازه‌ای که انحصار کامل باشد.
semimonster
به موجودی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های هیولاگونه را دارد اما به طور کامل از لحاظ موجودات شناخته شده نیست.
semimonthlies
به دوره‌هایی اطلاق می‌شود که در آن‌ها یک نشریه یا حتی یک پرداخت به طور نیمه‌ماهانه منتشر می‌شود.
semimoralistic
به طرز تفکر و نگرش‌هایی اشاره دارد که به طور جزئی یا غیرقابل تعمیم به اخلاقی بودن می‌پردازد.
semimoron
نیمه احمق به صورت غیررسمی به فردی اطلاق می‌شود که در احکامی که به نظر می‌رسند نمی‌تواند عقل سلیم را به کار گیرد یا درک نمی‌کند.
semimountainous
نیمه کوهستانی به ناحیه‌ای گفته می‌شود که شامل مناطق دشتی و تپه‌های کم ارتفاع می‌باشد.
semimountainously
به روشی که دارای ویژگی‌های کمی از کوه و دشت باشد، اشاره دارد.
semimucous
نیمه لزج به ماده‌ای اطلاق می‌شود که حالتی لزج دارد اما به طور کامل ترشحات غلیظ نیست.
semimute
نیمه لال به حالتی از عدم توانایی در گفتار اشاره دارد که در آن فرد قادر به تولید گفتار به میزان محدود است.
semina
بذر به کلمه‌ای اطلاق می‌شود که به معنی دانه یا قسمتی از گیاه است که می‌تواند برای تولید گیاه جدید استفاده شود.
seminaked
نیمه‌برهنه، به معنای پوشیده بودن فقط بخشی از بدن و نمایان بودن بخشی دیگر.