switchlike
شبیه مکانیزم کلید، به دنبال توصیف چیزی است که به راحتی و سریع تغییر می‌کند.
switchtail
نوعی ماهی که به خاطر دم خاص و زیبا شناخته می‌شود.
swith
به معنی عوض کردن یا تغییر دادن، اغلب در مورد شغل یا شرایط.
swithe
به معنای تغییر یا جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر.
swythe
احساس شدید یا طغیانی از یک حس خاص.
swithen
تغییر از یک حالت به حالت دیگر، به ویژه در مورد فصل‌ها.
swithin
داخلی، درون، به معنای داخل بودن در یک محدوده یا مرز مشخص.
swithly
به سرعت و به طور ناگهانی، به معنای تغییر یا حرکت سریع.
switzer
شهروندان کشور سوئیس.
switzeress
زن شهروند سوئیس.
switzerland
کشوری در قلب اروپا، معروف به طبیعت زیبا و صنایع غذایی.
swiveleye
چشم‌هایی که به صورت ناگهانی یا ولنگارانه به اطراف حرکت می‌کنند.
swivellike
به معنای شبیه به چرخش یا چرخیدن است و معمولاً برای توصیف حرکات لخت و چرخشی استفاده می‌شود.
swiveltail
به نوعی دم اشاره دارد که به شکلی چرخان یا چرخشی حرکت می‌کند.
swiver
به شخصی اطلاق می‌شود که به راحتی نظرها یا مشاغل خود را تغییر می‌دهد.
swivetty
حالت یا احساسی است که با عصبی بودن و نگرانی مشخص می‌شود.
swiwet
به صدای ناهنجار یا چرخشی اشاره دارد که معمولاً در موقعیت‌های خاص شنیده می‌شود.
swizzler
به شخصی اطلاق می‌شود که تمایل دارد با ایده‌ها یا مواد غیرمعمول آزمایش کند.
swizzlers
نوعی آبنبات یا شیرینی نرم و جذاب که معمولاً برای بچه‌ها طراحی شده است.
swleaves
برگ‌های بزرگ و خشن بر روی یک گیاه یا درخت که می‌توانند در محیط‌های مختلف رشد کنند.
swobber
ابزاری برای تمیز کردن که معمولاً شامل جسمی نرم برای پاک کردن سطوح است.
swobbers
چندین ابزار نظافتی که برای تمیز کردن و پاک کردن سطوح به کار می‌روند.
swollenly
به حالت بزرگ و متورم به طور غیرطبیعی اشاره دارد.
swollenness
حالت بزرگ یا متورم شدن یک قسمت از بدن که معمولاً به دلایل پزشکی اتفاق می‌افتد.
swoln
ورم کرده، به خصوص در اشاره به عضلات پس از فعالیت بدنی یا تمرین، که به دلیل تجمع مایعات یا افزایش حجم عضلات است.
swom
خوشمزه، به‌ویژه در اشاره به طعم یا جذابیت چیزها.
swonk
دمنوش، به حالتی از هیجان یا نشاط اشاره دارد که معمولاً ناگهانی یا غیرمنتظره است.
swonken
ورم کرده، به احساسی عمیق و قابل توجه اشاره دارد که ممکن است اثر زیادی بر فرد بگذارد.
swooner
غش کننده، به کسی اشاره دارد که به شدت تحت تأثیر احساسات یا جاذبه‌ها قرار می‌گیرد.
swooners
غش‌کنندگان، افرادی که به شدت تحت تأثیر احساسات یا جذبه‌ها قرار می‌گیرند.
swooningly
به معنای به شدت مجذوب یا تحت تأثیر قرار گرفتن به طوری که احساس ضعف یا شگفتی کنید.
swooper
پرنده یا فردی که به سرعت پرواز می‌کند یا هر چیزی را با سرعت زیاد انجام می‌دهد.
swoopers
جمع سواپرها، پرندگانی که به سرعت پرواز می‌کنند یا افرادی که عمل سریع انجام می‌دهند.
swoopstake
مسابقه‌ای که در آن افراد برای برنده شدن جوایز در آن شرکت می‌کنند.
swoose
پرنده‌ای هیبرید که ترکیبی از قوی و غاز است.
swooses
جمع سواوس، به پرندگانی که هیبرید قوی و غاز هستند، اشاره دارد.
swordbearer
سلاح‌دار به فردی اطلاق می‌شود که سلاحی مانند شمشیر را می‌برد و معمولاً در نبردها حضور دارد.
swordcraft
ساخت شمشیر به مهارت‌های مرتبط با ساخت، طراحی و استفاده از شمشیرها اشاره دارد.
sworded
سلاح به دست به معنای آماده بودن با شمشیر یا سلاح برای نبرد یا مبارزه است.
sworder
سلاح‌دار به فردی اطلاق می‌شود که به طور خاص در استفاده یا نمایش شمشیر مهارت دارد.