indissolute
ناگسسته و غیرقابل حل، اشاره به پیوند یا روابطی که نمیتوانند شکسته شوند.
indissolvable
غیرقابل حل شدن، اشاره به مواردی که نمیتوانند در یک محیط حل شوند.
indissolvably
بدون امکان انحلال، به گونهای که نتوان چیزی را از هم جدا کرد.
indissuadable
غیرقابل تغییر یا منصرف شدن، به گونهای که نتوان کسی را از تصمیمی بازداشت.
indistance
فاصلهای که نتوان آن را با چشم دید، نوعی جدایی یا بیتوجهی.
indistant
به دور بودن یا غیرقابل دسترسی بودن، احساس جدایی.
indistinctible
غیرقابل تشخیص یا تمایز دادن، به گونهای که نتوان چیزی را از دیگری تشخیص داد.
indistinction
عدم تمایز بین چیزها، وضوح ناکافی یا شناخت نادرست از تفاوتهای بین دو یا چند موضوع.
indistinguishableness
غیرقابل تشخیص بودن، خاصیت یا ویژگیای که دو یا چند چیز را تقریبا یکسان میسازد و نمیتوان آنها را از هم متمایز کرد.
indistinguishably
به طوری که نتوان آنها را از هم تشخیص داد؛ به گونهای که تفاوتی بین آنها وجود نداشته باشد.
indistortable
غیرقابل تحریف، به معنای اینکه نمیتوان تصویر یا اطلاعات را تغییر داد یا خراب کرد.
indistributable
غیرقابل توزیع، به معنای اینکه چیزی نمیتوان به دیگران تقسیم یا توزیع کرد.
indisturbable
بیخلل، به معنی عدم تاثیرپذیری از عوامل خارجی یا ایجاد تغییر در حالت روحی و روانی.
indisturbance
عدم بینظمی، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ گونه اختلال یا مشکل وجود ندارد.
indisturbed
بدون مزاحمت، به حالتی اطلاق میشود که هیچ گونه اختلالی در آن وجود ندارد.
inditch
سرپیچی، به معنی فرار کردن از مسئولیتها یا وظایف.
inditement
اتیام، اشاره به فرایند اتهام زدن به فردی به خاطر انجام عمل غیرقانونی.
inditer
نویسنده، به کسی اطلاق میشود که متنی را مینگارد، به خصوص در زمینهٔ قانونی.
inditers
نویسنده، شخصی که آثار ادبی یا متنی را مینویسد، و میتواند در قالبهای مختلف مانند کتاب، مقاله یا داستان باشد.
indiums
ایندیوم، عنصر شیمیایی با نماد In و عدد اتمی 49، که عمدتاً در ساخت صفحات لمسی و آلیاژها بکار میرود.
indiv
indiv، اصطلاح مختصر برای افراد، که در برخی متون علمی یا اجتماعی به کار میرود.
indivertible
غیرقابل انحراف، به معنای اینکه نمیتوان آن را تغییر داد یا از آن دور شد.
indivertibly
به معنای این که چیزی به طور قاطع و بیتوجه به تغییرات پیش میرود.
individ
فرد، اشاره به یک شخصیت یا موجودیت خاص، معمولاً به صورت انسانی.
individable
فرد نشدنی، توصیفی است برای چیزی که نمیتوان آن را به اجزاء کوچکتر تقسیم کرد و به شکلی یکپارچه باقی میماند.
individed
بدون تقسیم، به معنای عدم وجود تقسیمبندی در توجه یا تلاشها و یکپارچه بودن آن است.
individua
فرد، اشاره به یک موجود انسانی یا غیر انسانی دارد که ویژگیهای خاص خود را دارد.
individualisation
فردیسازی، فرآیند تطبیق دادن یا شخصیسازی خدمات یا محصولات به نیازهای خاص افراد است.
individualiser
فردیسازیکننده، شخصی است که فرآیند فردیسازی را هدایت یا انجام میدهد.