antipopery
مخالفت با پاپ و اقتدار کلیسای کاتولیک، که در دوره‌های مختلف تاریخی بروز یافته است.
antipopular
آنتی‌پاپولار به معنای چیزی است که مخالف یا غیرمحبوب در بین عموم مردم است.
antipopularization
فرآیند تبدیل ایده‌ها به شکل غیرمحبوب و مخالف عموم.
antipopulationist
کسی که مخالف رشد جمعیت و اثرات منفی آن بر محیط زیست است.
antipopulism
مفهمومی که در برابر پاپولیسم و احساسات عمومی شکل می‌گیرد.
antiportable
به معنای غیرقابل جابجایی یا حمل، معمولاً در مورد اشیاء یا وسایل.
antiposition
مفهوم مخالفت با یک موقعیت یا نظر خاص.
antipot
آنتی‌پات، به معنای چیزی است که به‌طور خاص مخالف یا خنثی‌کننده است.
antipoverty
ضد فقر، به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که به کاهش فقر و بهبود شرایط زندگی افراد کم‌درآمد کمک می‌کند.
antipragmatic
ضد عمل‌گرایانه، به دیدگاه‌ها و نظریه‌هایی اطلاق می‌شود که به عمل‌گرایی یا جنبه‌های عملی موضوعات توجه نمی‌کند.
antipragmatical
ضد عمل‌گرایانه، به توصیفی اطلاق می‌شود که به صورت نظری به مسایل توجه دارد و به جنبه‌های عملی اهمیت نمی‌دهد.
antipragmatically
به صورت ضد عمل‌گرایانه، به رفتار یا رویکردی اطلاق می‌شود که بر رویاها و ایده‌ها تأکید دارد تا بر نتایج عملی.
antipragmaticism
ضد عمل‌گرایی، فلسفه‌ای است که به جدایی نظریه و عمل توجه دارد و بر نظریه تأکید می‌کند.
antipragmatism
ضدعملگرایی، نظریه‌ای که به‌جای تمرکز بر نتایج عملی، بر اصول منطقی یا فکری تأکید دارد.
antipragmatist
ضدعملگرا، فردی که بر این باور است که اصول و ایده‌ها باید بر عمل و نتیجه‌گرایی غالب شوند.
antiprecipitin
آنتی‌پرسیپیتین، نوعی آنتی‌بادی است که علیه آنتی‌ژن‌هایی که به شکل رسوب درآمده‌اند، تولید می‌شود.
antipredeterminant
ضدپیش‌سنجی، نظریه‌ای که بر این باور است که آینده قابل پیش‌بینی نیست و راه‌های مختلفی برای تحقق آن وجود دارد.
antiprelate
ضدارتباط، ایده‌هایی که ارتباطات و نسبت‌های سنتی را رد می‌کنند.
antiprelatic
ضدپیش‌ارتباط، نگاهی انتقادی به روایت‌های مبتنی بر ارتباطات و پیش‌فرض‌هاست.
antiprelatism
آنتی‌پره‌لاتیسم، باور یا دیدگاهی است که مخالف قدرت و نفوذ پیشوایان مذهبی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی می‌باشد.
antiprelatist
آنتی‌پره‌لاتیست به فردی اطلاق می‌شود که به جدایی کلیسا از دولت و جلوگیری از نفوذ مذهب در سیاست اعتقاد دارد.
antipreparedness
عدم آمادگی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد یا جوامع برای مواجهه با حوادث یا بحران‌ها آماده نیستند.
antiprestidigitation
آنتی‌پرستیجیتاسیون به شک و تردید در خصوص جادوگری و ترفندهای آن مربوط می‌شود.
antipriest
آنتی‌کشیش به فردی اشاره دارد که با نقش و نفوذ روحانیون مخالف است و به دنبال تغییر در شرایط دینی می‌باشد.
antipriestcraft
آنتی‌کشیش‌سازی به انتقاد از روش‌ها و تکنیک‌هایی اشاره دارد که روحانیون برای حفظ قدرت خود استفاده می‌کنند.
antipriesthood
مفهوم ضدکشیشی، به چالشی برای مقامات و نقش‌های دینی اشاره دارد که معمولاً یک قدرت و نفوذ خاص را دارا هستند.
antiprime
عدد ضد اول، عددی است که دارای ویژگی‌هایی است که آن را از اعداد اول و ترکیبی متمایز می‌کند.
antiprimer
ضد اول، به عددی اطلاق می‌شود که خواص خاصی دارد که آن را از اعداد معمولی متمایز می‌کند.
antipriming
فرآیندی که در آن اثرات اولیه یک سیستم یا نظریه خنثی می‌شود.
antiprinciple
اصلی که به چالش کشیدن اصول یا باورهای بنیادین را مورد نظر قرار می‌دهد.
antiprism
چندوجهی‌ای که دارای دو پایه موازی است و وجه‌های آن با مثلث‌ها به یکدیگر متصل شده‌اند.
antiproductionist
آنتی‌پروکشن‌ئیست به شخصی اطلاق می‌شود که مخالف تولید صنعتی و انبوه است و به دنبال حفظ محیط زیست می‌باشد.
antiproductive
آنتی‌پروکتیو به معنای فعالیت یا حالتی است که باعث کاهش تولید یا بهره‌وری می‌شود.
antiproductively
به صورت آنتی‌پروکتیو، به معنای کاهش تولید یا بهره‌وری در یک فعالیت است.
antiproductiveness
آنتی‌پروکتیو بودن به معنای حالتی است که باعث کاهش تولید یا کارآیی می‌شود.
antiproductivity
آنتی‌پروکتیویته به معنای حالتی است که در آن تولید یا کارآیی به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.
antiprofiteering
آنتی‌پروفیتیراسیون به معنای تلاش برای جلوگیری از سودجویی غیرمنصفانه و استثمار مردم است.
antiprogressive
جنبش و نگرشی که به تغییرات سریع و پیشرفت در جامعه یا فرهنگ واکنش منفی نشان می‌دهد.
antiprohibition
موضع یا جنبشی که خواهان لغو یا متوقف کردن قوانین منع است.
antiprohibitionist
فردی یا گروهی که مخالف قوانین ممنوعیت است و خواستار تغییر آنهاست.