kneadingly
به طور نرم و با ملایمت ورز دادن، به معنای مخلوط کردن مادهای به صورت دستی.
knebelite
کنبلایت، نوعی ماده معدنی به نام کانی که خواص و کاربردهای خاصی دارد.
kneebrush
برسی که برای تمیز کردن سطوح در حین زانو زدن طراحی شده است.
kneecappings
پوششهایی که به دور زانو قرار میگیرند برای محافظت و جلوگیری از صدمات.
kneelet
ضمیمهای کوچک که به لباس یا لوازم جانبی اضافه میشود.
kneelingly
به صورت زانو زده، به نشانه احترام یا عبادت.
kneepan
زانوپان، وسیلهای است که برای حفاظت از زانو در ورزش استفاده میشود.
kneepans
زانوپانها، ابزارهای محافظتی برای زانو که در ورزش و فعالیتهای فیزیکی استفاده میشوند.
kneepiece
زانوپوش، بخشی از پوشش که برای حفاظت از زانو به کار میرود.
kneestone
سنگ زانو، وسیلهای برای ورز دادن خمیر در آشپزی.
kneiffia
کنفییا، یک جنس از گیاهان که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند.
kneippism
کنفیپگرایی، روشی از درمان که بر استفاده از آب و هیدروتراپی تأکید دارد.
knesset
کِنِست، پارلمان اسرائیل که مسئول وضع قوانین و نظارت بر دولت است.
knet
نوعی تله یا ابزار برای صید یا جمعآوری.
knetch
ابزاری سنتی که ممکن است به عنوان تزئین یا استفاده عملی باشد.
knevel
نوعی اسباب بازی، معمولاً با طراحی خاص.
knez
عنوان اشرافی، معمولاً در تاریخ اروپا.
knezi
لباسی سنتی که معمولاً در مناسبتهای خاص استفاده میشود.
kniaz
کنیز، عنوانی در تاریخ برای سران و فرمانروایان محلی در بعضی از مناطق به ویژه در اروپای شرقی.
knyaz
کنیز، عنوانی مشابه به شاهزاده، غالباً در فرهنگهای اسلاوی به کار میرود.
kniazi
کنیزان، شکل پلورال کنیز، به گروهی از فرمانروایان یا نخبگان اشاره دارد.
knyazi
کنیزان، شکل دیگری از کنیز، به گروهی از اشراف یا رهبران اشاره دارد.
knick
برش کوچک یا جای خراش، به ویژه در سطحهای نرم مثل کاغذ یا پوست.
knickered
مست شدن یا تحت تأثیر الکل قرار گرفتن.
knickknackish
به معنای اشیای کوچک و بیارزش که برای تزئین استفاده میشوند و معمولاً حسی از زرق و برق را منتقل میکنند.
knicknack
شیای کوچک و بیارزش که معمولاً به عنوان تزئینی در خانه استفاده میشود.
knickpoint
نقطهای کلیدی یا مهم در یک فرآیند یا موضوع که میتواند تغییری اساسی ایجاد کند.
knifeboard
تختهای مخصوص برای برش که معمولاً برای کار با چاقوهای تیز استفاده میشود.
knifeful
حالی که به طور خاص پر از قاشق یا معادل آن است، در اینجا به مواد غذایی اشاره دارد.
knifeless
حالتی که در آن از چاقو استفاده نمیشود، بهخصوص برای ایمنی و سهولت.
knifelike
به معنای چیزی است که لبهها یا شکلهایی تیز مانند چاقو دارد.
knifeproof
به معنای مصالحی است که مقاومت در برابر چاقو دارد.
knifer
شخصی که از چاقو به عنوان سلاح استفاده میکند.
kniferest
به معنای کسی که در چاقوکشی از دیگران بیشتر است.