sunsetty
به حالتی اشاره دارد که ارتباطی با غروب آفتاب دارد و معمولاً شامل رنگ‌های زیبای غروب است.
sunshineless
حالتی که در آن نور و گرمای آفتاب وجود نداشته باشد.
sunshines
نور خورشید، پرتوهای نورانی که از آفتاب بیرون می‌آید و باعث روشنایی و گرما می‌شود.
sunshiny
پرنور و روشن از نور خورشید، به ویژه در شرایط جوی دلپذیر.
sunshining
عمل یا وضعیت تابش نور خورشید، معمولاً در زمینه‌های مثبت و سرشار از انرژی.
sunsmit
حالت یا اثر تابش خورشید بر روی چیزی یا شخص، به ویژه احساس گرما.
sunsmitten
احساس یا حالت تحت تأثیر نور خورشید قرار گرفتن، معمولاً در اثر گذراندن زمان در خارج از خانه.
sunspotted
حالت یا ویژگی آسمان که در آن نقاطی از نور خورشید دیده می‌شود، معمولاً در ابرها.
sunspottedness
وجود یا مقدار نقاط خورشیدی بر روی سطح خورشید، که می‌تواند بر فعالیت‌های خورشیدی تأثیر بگذارد.
sunspottery
شکل و نوع نقاط خورشیدی که بر سطح خورشید مشاهده می‌شوند.
sunspotty
دارای نقاط خورشیدی یا شامل نقاطی که در سطح خورشید وجود دارند.
sunsquall
دگرگونی ناگهانی و شدید در وضعیت آب و هوایی که ناشی از تأثیرات خورشیدی باشد.
sunstay
مدت زمانی که در زیر نور خورشید گذرانده می‌شود، معمولاً برای تفریح یا استراحت.
sunstead
محلی که معمولاً در زیر نور خورشید قرار دارد و مناسب برای استراحت و تفریح است.
sunstricken
آفتاب‌زده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک منطقه یا چیز تحت تأثیر نور شدید خورشید قرار گرفته باشد.
sunstrokes
آفتاب‌زدگی، به حالتی اطلاق می‌شود که به دلیل برخورد طولانی‌مدت با نور خورشید، دمای بدن افزایش یابد و ممکن است منجر به مشکلات جدی شود.
sunstruck
آفتاب‌زده، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد یا چیزی تحت تأثیر روشنایی و گرمای شدید خورشید قرار گرفته یا احساس می‌کند.
sunt
سنت، واژه‌ای است که به معنای 'خورشید' یا ممکن است به عنوان اسم مستعار استفاده شود.
sunway
مسیر آفتابی، به مسیری اطلاق می‌شود که به طور خاص توسط نور خورشید روشن می‌شود.
sunways
راه‌های آفتابی، به مسیرهایی اطلاق می‌شود که نور خورشید باعث روشنی و زیبایی آنها می‌شود.
sunweed
چمن آفتابی، نوعی گیاه است که در مکان‌های روشن و آفتابی رشد می‌کند و می‌تواند به نام‌های دیگری نیز شناخته شود.
sunwise
آفتابی، اشاره به حرکت در جهت ساعت، به ویژه در زمینه‌های مرتبط با زمان و مکان.
suomi
سوئمی به زبان فنلاندی به معنی فنلاند است و همچنین به فرهنگ و سنت‌های مردم فنلاند اشاره دارد.
suomic
سوئمی به ویژگی‌ها و واژه‌های زبان فنلاندی اشاره دارد.
suovetaurilia
سووِتاوریلیا یک مراسم قربانی در روم باستان است که شامل قربانی کردن یک خوک و یک گاو می‌باشد.
supa
سوپا به معنای سوپ، غذای مایع به همراه مواد دیگر است که معمولاً گرم سرو می‌شود.
supai
سوپی، نام یک قبیله بومی در ایالات متحده و همچنین نام منطقه‌ای در گرند کانیون.
supawn
پیاده، در شطرنج به مهره‌های کوچک و ابتدایی اطلاق می‌شود که حرکات محدودتری دارند.
supe
سوپ، غذایی مایع که معمولاً با استفاده از آب یا برنج و مواد دیگر تهیه می‌شود.
supellectile
اجناس و لوازم منزل، به ویژه وسایل مبلمان.
supellex
مجموعه‌ای از اشیاء قدیمی یا زینتی.
superabduction
ابر تعویض، نوعی استدلال در فلسفه و منطق که به کشف توضیحات جدید کمک می‌کند.
superabhor
نفرت شدید و فراوان از چیزی یا کسی به طور خاص.
superability
توانایی بالا و قابل توجه در انجام یک کار مشخص.
superableness
ویژگی یا حالت فوق‌العاده بودن.
superably
به شکل فوق‌العاده یا با کیفیت بالا.
superabnormal
فوق‌العاده غیرعادی، خارج از حالت طبیعی یا عادی.
superabnormally
به طریقی بسیار غیرعادی و عجیب.
superabominable
منفور، به شدت نفرت‌انگیز، قابل تحمل نیست.
superabominableness
کیفیت یا حالت کاملاً نفرت‌انگیز بودن.