incumbition
مستأجری، دورهای که فرد در یک مقام یا شغل مشغول به کار است.
incumbrance
مستأجری، بار یا مسئولیتی که بر روی دارایی یا ملک وجود دارد.
incumbrancer
مستأجر، کسی که ادعایی در رابطه با بار یا مسئولیتی نسبت به یک ملک دارد.
incumbrances
مستأجریها، مسئولیتها یا بارهایی که بر روی یک دارایی یا ملک وجود دارند.
incunabular
مستأجری، به متون یا کتابهایی اشاره دارد که قبل از سال ۱۵۰۱ چاپ شدهاند.
incunabulist
اینکونابولیست به فردی گفته میشود که به جمعآوری و مطالعه کتابهای چاپی در دوره پیش از 1501 میلادی میپردازد.
incunabuulum
اینکونابولوم به کتابی اطلاق میشود که در دوره پیش از 1501 میلادی چاپ شده است.
incuneation
اینکونهسازی به فرآیند تولید و چاپ کتابهای اولیه در عصر چاپ اطلاق میشود.
incurability
غیرقابل درمانی به وضعیتی اطلاق میشود که بهبود نیافته و درمانی برای آن وجود ندارد.
incurableness
غیرقابل درمان بودن به وضعیتی گفته میشود که هیچ گونه درمان مؤثری برای آن وجود ندارد.
incurably
به معنای غیرقابل درمان است، به خصوص در مورد بیماریها یا وضعیتهایی که امیدی به بهبود وجود ندارد.
incuriosity
عدم کنجکاوی، حالتی است که فرد علاقه یا تمایلی به جستجوی اطلاعات بیشتر ندارد.
incuriously
بهصورت بیتوجه و بدون علاقهمندی، به شیوهای که نشاندهنده هیچ تمایلی به یادگیری یا تعامل نباشد.
incuriousness
حالتی که فرد هیچ تمایل یا علاقهای به جستجو یا دانستن ندارد.
incurment
تحمیل یا بار هزینه برای یک فعالیت یا خدمات.
incurrable
به شرایط یا بیماریهایی اطلاق میشود که قابل درمان نیستند.
incurrence
فعل به عهدهگیری یا تحمیل بار مالی یا هزینه.
incurrer
شخصی که هزینهها یا بار مالی را به عهده میگیرد.
incurse
تحمل کردن، متحمل شدن، به معنای به عهدهگرفتن هزینهها یا بار مالی.
incursionary
مربوط به اقدامات متجاوزانه یا نفوذ به حریم شخصی دیگران.
incursionist
شخصی که به طور غیرقانونی به یک منطقه نفوذ میکند.
incursive
دارای ویژگی تهاجم یا نفوذ، به ویژه در بافتهای طبیعی یا انسانی.
incurtain
محیطی که شامل خلق و خوی مخفی و محرمانه است.
incurvation
انبراف، انحنا یا خمیدگی در یک سطح یا خط که معمولاً برای توصیف ساختارهای فیزیکی استفاده میشود.
incurvature
انحنا یا خمیدگی که به ویژه در زمینههای فیزیک یا ریاضیات مورد استفاده قرار میگیرد.
incurvity
خمیری یا انحنا که نشاندهنده نوعی شکل یا ساختار خاص است.
incurvous
دارای انحنای خاص یا منحنیوار که میتواند در زمینه طراحی یا اشیاء کاربرد داشته باشد.
incuss
اندامی استخوانی در گوش میانی که به انتقال صدا کمک میکند.
incut
تراش یا بریدگی خاصی که به ویژه در زمینههای زمینشناسی یا صخرهنوردی استفاده میشود.
incute
اینکوت، صفتی است که به شیوهای نوآورانه و جالب اشاره دارد.
incutting
اینکاتینگ، عمل برش دقیق و هنرمندانه مواد مختلف است.
indaconitin
اینداکونیتین یکی از ترکیبات شیمیایی با کاربرد در علم پزشکی است.
indaconitine
اینداکونیتین، ترکیبی است که از منابع طبیعی به دست میآید و در پزشکی کاربرد دارد.
indagate
معنی بررسی کردن یا جستجو کردن برای کشف اطلاعات بیشتر است.
indagated
اینداگراتید، به معنای تحقیقات یا بررسی دقیق حقایق است.
indagates
بررسی، کاوش در موضوعی خاص یا جستجوگری برای به دست آوردن اطلاعات.
indagating
عمل بررسی یا کاوش در یک موضوع یا موقعیت.
indagative
توصیفی برای شخص یا روشی که تمایل به جستجو و بررسی دارد.
indagator
شخصی که تحقیق و بررسی میکند و اطلاعات جدیدی به دست میآورد.
indagatory
ویژگی یا روشی که به بررسی و تحلیل عمیق میپردازد.