inhiate
آغاز کردن، شروع یک عمل یا فرآیند، به ویژه در زمینههای گفتوگو یا برنامهریزی.
inhibitable
قابل ممانعت، به معنای اینکه یک عمل یا واکنش میتواند با اقدامات خاصی متوقف یا محدود شود.
inhibiter
ممانعتکننده، اشاره به مادهای دارد که اثر یک فرآیند یا عمل را کاهش میدهد یا متوقف میکند.
inhibitionist
ممنوع کننده، فردی که به پیگیری و حمایت از محدودیتها و کنترلها در زمینههای اجتماعی یا اخلاقی میپردازد.
inhibitive
بازدارنده، به معنی متوقف کردن یا جلوگیری کردن، بهویژه در زمینههایی مانند خلاقیت یا پیشرفت.
inhive
وارد کندو شدن یا جمع شدن؛ به معنای قرار دادن یا سازماندهی در یک مکان مشخص.
inhold
نگه داشتن یا نگهداری چیزی در جایی بدون استفاده یا افشا کردن.
inholder
کسی که اطلاعات یا منابع را نگه میدارد یا به نگهداری آنها کمک میکند.
inholding
عمل نگه داشتن یا ذخیرهسازی چیزی، بهویژه میتواند به داراییها یا اطلاعات اشاره داشته باشد.
inhomogeneity
عدم یکنواختی یا ناهمگونی؛ به معنی وجود تفاوت یا تنوع در یک مجموعه.
inhomogeneities
ناهمگونیها به تفاوتها و عدم یکنواختی در یک ماده یا سیستم گفته میشود.
inhonest
غیرصادق، عیبی که نشان دهنده فقدان صداقت یا راستگویی است.
inhoop
حلقه یا احاطه کردن، به ویژه به دور یک گروه یا شخص.
inhospitably
به صورت غیرمهماننواز، نامساعد و ناپسند برای مسافران.
inhumanely
رفتار یا عملی که بوضوح به غیراخلاقی بودن و بیرحمی نسبت به دیگران اشاره دارد.
inhumaneness
حالت یا ویژگی بودن غیرانسانی، نداشتن شفقت و رحمت.
inhumanism
ایمانی که به انسانها به عنوان موجوداتی بیعاطفه و غیرانسانی نگاه میکند.
inhumanize
عملی که در آن انسانها را به گونهای نشان میدهد که از ارزشهای انسانی محروم شوند.
inhumanly
به طور نامناسب و با بیرحمی، فقدان رحمت نشان دادن.
inhumate
به خاک سپردن، عمل دفن یک جسد در خاک.
inhumer
به خاک سپار، فردی که عمل خاک سپاری را انجام میدهد.
inhumers
به خاک سپار، افرادی که عمل خاک سپاری را انجام میدهند.
inhumorous
غیرطنزآمیز، اشاره به چیزهایی که شوخی یا طنز ندارند.
inhumorously
به صورت غیرطنزآمیز، به شکلی که حاوی شوخی یا طنز نباشد.
inia
اینیاس، یک نام که به ویژه در برخی فرهنگها استفاده میشود.
inial
اینیال، رنگی ملایم و آرام.
inyala
اینیا لا، یک نوع آنتلوپ بومی آفریقا.
inidoneity
عدم صلاحیت، حالتی که در آن شخص یا چیزی مناسب نباشد.
inidoneous
نامناسب، به طور خاص در زمینهای که مورد نظر است.
inigo
اینیگو، نام شخصیتی در ادبیات.
inimaginable
غیرقابل تصور، آنچه که نمیتوان آن را تصور کرد یا به ذهن آورد.
inimicability
خصومت، دشمنی و بدی روابط بین دو یا چند نفر یا گروه.
inimicable
خصمانه، مربوط به وضعیت یا رابطهای که در آن خصومت وجود دارد.
inimically
به صورت خصمانه، با حالت و شیوهای که hostility را نشان میدهد.