intrafascicular
اینترفا سیكولار به ساختارهای بافتی اشاره دارد که در داخل یک دسته یا فاسیكول قرار دارند و معمولاً در علم پزشکی و آناتومی استفاده میشود.
intrafissural
اینترفیچورال به نواحی یا فضاهای موجود در داخل شکافهای بافتی اشاره دارد و بهویژه در بافت شناسی کاربرد دارد.
intrafistular
اینترفیستولار به نواحی داخل مجرای فیستول اشاره دارد، که برای متخصصان پزشکی اهمیت دارد.
intrafoliaceous
اینترفولئاسیوس به ساختارهای داخلی برگها تعلق دارد و در علم گیاهشناسی استفاده میشود.
intraformational
اینترفرمیشنال به روابط یا فرآیندهای داخلی در دیگر ساختارها یا لایهها اشاره دارد، بهویژه در زمینشناسی.
intrafusal
اینتر فوزال به الیاف خاصی اشاره دارد که در عضلات اسکلتی وجود دارند و به تنظیم تنش عضلانی کمک میکنند.
intragalactic
بین کهکشانی، به معنای هر چیزی که مربوط به فضاهای بین کهکشانها باشد، مانند مسافتها، اشیا یا پدیدهها.
intragroupal
درونگروهی به مسائلی اشاره دارد که در داخل یک گروه خاص و بین اعضای آن گروه اتفاق میافتد.
intralaryngeally
به صورت داخلی در حنجره، مرتبط با درمان یا اقدامات پزشکی که در داخل حنجره انجام میشود.
intraleukocytic
به صورت وابسته به لکوسیتها، به مواردی اشاره دارد که در داخل سلولهای سفید خون (لکوسیتها) رخ میدهد.
intraligamentary
به صورت وابسته به لیگامانها، به اقدامات یا درمانهایی در داخل لیگامانها اشاره دارد.
intraligamentous
به صورت مرتبط با بافتهای داخل لیگامانها، به اطلاعات و تجزیه و تحلیلهایی که در داخل لیگامانها میباشد، اشاره دارد.
intraliminal
به معنای درون حیطه آستانه، به محرکها یا اطلاعاتی اشاره دارد که در سطحی زیر حد ادراک واقعی قرار دارد.
intralingual
ترجمه یا توضیحات درونزبان به فرآیندهایی اطلاق میشود که در آن مفاهیم یا جملات از یک زبان به خود همان زبان بازنویسی یا توضیح داده میشوند.
intramachine
اینترماشین به محیطی اطلاق میشود که به تبادل اطلاعات و ارتباطات داخلی میان ماشینها پرداخته میشود.
intramammary
اینتراماماری به ساختارها یا فرآیندهایی اشاره دارد که به طور خاص درون پستانها وجود دارند.